ویلیام یک نوجوان افسرده است که دوره نقاهت بعد از خودآزاری است و به طور منظم به چت روم آنلاین می رود. او یک روز تصمیم می گیرد برای باز کردن یک اتاق چت خود و خواستار آن را “چلسی نوجوانان!” و به سرعت باعث به لیست دوستان خود اضافه کرد. او در دیدار جیم، یکی دیگر از بچه افسرده، اوا، مدل، امیلی، زن کامل و محترمه از طبقات پایین دو کفش و مو، یک بچه عادی. است بدون توجه به موضوع واقعی در: “چلسی نوجوانان!” اما در عوض در زندگی هر نوجوان متمرکز به عنوان آنها صحبت کنید. حتی اگر آنها تنها از طریق متن یکدیگر را ببینید، این فیلم آنها را به تصویر می کشد در اتاق هتل مانند و در واقع داشتن تماس. ویلیام انزواطلب که با پدر و مادر خود زندگی می کند و تنها بر روی اینترنت زندگی می کند زندگی خود است. جیم تنها دیگری که احساس افسردگی را از پدرش او و مادرش ترک است. اوا به طور مداوم سرگرم کننده توسط همکاران خود را در مورد ظاهر او ساخته شده است. امیلی احساس دور از پدر و مادر خود را و را احساس نمی کند او می شود با توجه به اندازه کافی. مو فکر می کند او یک pedophile است چرا که او به خواهر بلوغ دوست خود، Keisha جذب. ویلیام آن را می بیند به خود برای کمک به آنها به شیوه ای خام. او Photoshops تصاویر شرم آور از اوا همکار و پست آنلاین. او را متقاعد جیم به خیط و پیت کردن ضد افسردگی خود را به خود احساس آرامش بیشتر و به فاش کردن چهره خود را پشت سر افسردگی، هویت واقعی خود را. او می گوید که امیلی به انجام برخی از کارهای کثیف، teaming تا با اوا آنها آمد تا با راه هایی که در آن امیلی می تواند خشن تر و آن را به نگاه مانند کسی است که به اذیت و آزار خانواده اش که به ارمغان می آورد پدر و مادر خود را برای محافظت از او را بیشتر. او مو می گوید دوست خود SI برای گفتن حقیقت، اما این نتیجه معکوس هنگامی که سی او را منحرف می نامد و به او حمله.
ویلیام تیره تر و شوم تر می شود و حتی شروع به تماشای مردم خودکشی. او پس از آن طول می کشد بر خود به جیم خودکشی. برنامه های خود را هر چند زمانی که کامپیوتر و تلفن خود را به دور از او توسط پدرش که زمانی که به دنبال از طریق ویلیام کامپیوتر، می یابد یکی از فیلم های انتحاری متوقف شده است. ویلیام می شود نسخه پشتیبان تهیه کامپیوتر و تلفن خود را می رود و پس از جیم که در دیدار با او را در باغ وحش لندن. مو و دیگران پیدا کردن در مورد اقدامات در نظر گرفته شده ویلیام و رفتن به او را متوقف، ملاقات در فرد و تلاش به دنبال ویلیام و جیم در اطراف لندن. جیم آن را به باغ وحش برای اولین بار اما تصمیم می گیرد را نباید انجام دهید. او تلاش می کند به ترک اما ویلیام بعد از او حق می رود. ویلیام جلب جیم اما او به خودش شلیک رد می کند و می اندازد تفنگ به طبقه. هنگامی که ویلیام آن می شود و می آید، اوا او را مشت و بقیه خدمه همراه توسط پلیس به دنبال. ویلیام تلاش می کند تا فرار کنند، اما تنها قادر است برای صعود تا برخی از جعبهها. او سپس در جلوی قطار سرعت در پشت جعبهها پرید و کشته شده است. نوجوانان بدون صحبت کردن با یکدیگر را ترک؛ حساب ویلیام تعطیل است و اعتبارات رول.
نظرات شما عزیزان: